کتاب های اروین یالوم در زمینه روان شناسی واقعا عالی  هستن ،و اگه بتونم بقیه کتاباش هم تو لیست خوندن خودم قرار میدم

نویسنده این کتاب خودش روان پزشک بوده ،وداستان هایی که نوشته نکات روان شناسی رو توش به کار برده ،خود کتاب مامان ومعنی زندگی از 6 داستان تشکیل شده،که 3 داستان اول از این کتاب براساس واقعیت است و یالوم اسم شخصیت های اصلی داستان رو عوض کرده،داستان ها خیلی جالبن 

داستان اول در مورد خود اروین است ،که حتی بعد از مرگ مادرش ،تو خواب کابوس هایی رو میبینه  که  تو کودکیش از مادرش میپرسه :من چطورم؟

در صورتی که تو واقعیت ،زیاد با مادرش ارتباط خوبی نداشته پس چطور اینقدر رضایتش براش مهم بوده که به صورت رویا در خوابش تکرار میشده؟

داستان بعدی در مورد گروه درمانی که با افراد مبتلا به سرطان سینه ،انجام میده و جریاناتی که براش پیش میاد از رابطه صمیمانه ای که با یکی از اعضای اصلی در شکل گیری ای گروه  داشته،که خود اون فرد هم سرطان داره،وبیشتر اعتقاد به حمایت روحی از اعضا داره ولی یالوم با وارد کردن چند تن از پزشکای دیگه ،که با بیماران رفتار مکانیکی و به دور از احساسات دارن.موجب ناراحتی این فرد میشه

یه داستان دیگش در مورد گروه درمانی که تو یه تیمارستان انجام میده 

وکسانی که تو این حلقه قرار دارن ،هر کدوم موضوعات خاص خودشون رو دارن،مثلا یکیشون یه پیرزن سیاهپوست که مدام با خودش فکر میکنه زیر پوستش یه عالمه حشره وجود داره وخودش رو میخارونه،واز اون طرف بدون هیچ علت پزشکی فلج شده و رو ویلچر میشینه،و در کودکیش بچه های مادرش رو بزرگ کرده ، فوق العاده مهربون است  وحاضر نیس از مشکلات خودش حرفی به میون بیاره و به یالوم میگه گوش دادن به بقیه به من ارامش میده ،من عاشق این کلک یالوم شدم برای اینکه از دهنش حرف بکشه ،بهش میگه چرا این  محبت رو از دیگران دریغ میکنی شاید دیگران هم با گوش دادن به تو ،وکمک کردن بهت بتونن در نهایت به خودشون کمک کنن،ووقتی شروع به حرف زدن میکنه از رویای خودش برای معلم شدن ونژاد پرستی اون زمان که بیشتر به سفید ها بها میدادن حرف میزنه و معلوم میشه چرا دلش میخواد پوست سیاه بدنش رو بکنه،

مظامین اصلی در کتاب های یالوم برمیگرده به چگونگی روبه رو شدن انسان با قضیه مرگ خودش

چه بسا داستان های بعدی ،زنی که همسرش را از دست داده وپیشش میاد ،باتمام کج خلقی هایی که تا چند سال با یالوم داره آخرش از رویایی صحبت میکنه که به ترسش از مرگ خودش برمیگرده،یا گروه درمانی برای افرادی که سرطان سینه دارن هم به ترسشون از مرگ برمیگرده

کتاب خوبی هر چقدر ازش بنویسم حق مطلب رو به جا نیاوردم ،ازاون دسته از کتاباس که میشه ازش خیلی چیزا فهمید .وبه فکر میندازد