۲۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

به دنبال قطعه گم شده

به دنبال قطعه گم شده 

اثر شیل سیلور استاین

کتاب فوق العاده ای بود(بازم با زبان کودکانه ،مفاهیم خیلی عمیقی رو به مخاطب میرسونه)

 کتاب در مورد دایره نصف نیمه ای نوشته شده که به دنبال قطعه گم شده خودش میگرده  ودلش میخواد با به دست آوردن  اون قطعه کامل بشه ، برای خودش  همین جور که رو سطح کوه ها می غلته آواز میخونه ودر جست جوی قطعه گم شده است ، خلاصه وقتی اون تیکه رو بالاخره بعد چندین وچندبار آزمایش و خطا پیدا میکنه و فکر میکنه این دقیقا خودش هست اونو برمیداره و شروع به حرکت با قطعه میکنه با اینکه راحت تر حرکت میکنه ولی از درون به خاطر آزادی که قبلا داشت وحالا نداره قانع نشده 

این داستان واقعیت خیلی ازماهاست:ماهایی که فقط دنبال یکی میگردیم که با هاش بقیه زندگی مون رو کامل کنیم ولی بدون اینکه مدنظر قرار بدیم برای به دست آوردن هرچیزی باید یه بهایی هم براش بدیم ،برای به ثمر رسیدن یه کار باید به طبع سختی های زیادی رو متحمل شد از بی خوابی گرفته تا گرسنگی یا هرچیز دیگه وزمانی میتونی تن به همه اینا بدی که ارزش اون کار وبهای انجام دادنش برات بیشتر از این آزادی ها باشه،قطعه گم شده جنس سنگش رو خوب انتخاب نکرده بود برای همین بعد یه مدت فهمید ارزش اون آزادی های اطرافش بیشتر از بهایی که برای بودن با اون قطعه میده ویه جا قطعه رو جا گذاشت و رفت 

به نظرم زندگی فقط با ازدواج کردن و بچه دار شدن کامل نمیشه،ونباید تنها مساله فکری پیدا کردن جفت باشه،باید به غلتیدن ادامه داد حالا اگه یه شخص خوبیم تومسیر زندگیت قرار گرفت ،چه بهتر!  وقتی مطمعن شدی بهایی که  برای بدست آوردنش میدی ،با تموم وجود است وارزش اون  شخص بیشتر از سختی هایی که بعدا به وجود میاد وآزادی هایی است که ازدست میره است  (از بچه داری گرفته ،تا مخارج خونه،کم شدن وقت آزادت) بهتره اون وقت به غلتیدن به همراه شخص مورد علاقت  فکر کنی ،

  • l0vebook ..
  • سه شنبه ۲۲ فروردين ۹۶

بخت پریشان

بخت پریشان

اثر :جان گرین 

از الان بگم نوجوان پسند است  اونم در سبک عاشقانه دردناک:))

#فیلمش ساخته شده خیلی قشنگ ،من که سخت گریم میگیره  از معصومیت چهره شایلن وودلی در نقش هیزل یه چند قطره اشک ریختم

موضوع داستان:درمورد یه دختر 17 سالس که که سرطانش گسترش پیدا کرده زده به ریه اش ، ویه مخزن اکسیژن رو هرجا میره با خودش حمل میکنه،متاسفانه مثل یه موش آزمایشگاهی روش دارو جدیدی رو آزمایش کردن ،   که اثر کرده وباعث شده سرطانش فعلا بیشتر از این پیش نره ولی آخرش  خب مشخص براش درمان شدنی وجود نداره 

هیزل اعتقادات  خاص خودش رو داره ودلش نمیخواد با کسی آشنا یا دوست بشه یا رابطه عاشقانه ای رو شروع کنه در هرصورت فکر میکنه مثل یه نارنجکه که هر لحظه ممکن تو چشم یکی با مرگش فرو بره تا جایی که به اجبار  والدینش  میره تو یه گروه خودیاری وبا آگوستس خوش قیافه که دوسال خبری از سرطانس مثلا نیس وفکر میکنه اوضاع سلامتیش بهبود پیدا کرده جز یه پاش که به خاطر سرطان استخوانش قطع کردن  آشنا میشه و...

#قول دادم براتون با کتاب جنیفر نیون مقایسه کنم:

1:هر دو شخصیت  اصلی داستان مریض هستن (داستان قبلی مریض روحی هستن اینکی جسمی)

2:پسری که عاشق شده در هردو این داستان ها باعث تحول زندگی دختر به نحو مثبت میشه

3:پایان ناخوش برای یکی از شخصیت ها در هردو داستان  یکسان

واینکه من با خودم گفتم یکی از رو دست اون یکی تقلب کرده برای نوشتن رمان:)

پیشنهاد من: اگه فیلم بخت پریشان رو دیدید لازم نیس رمانشو بخونید چون اقتباس خوبی ازش شده برید  جایی که عاشق بودیم رو مطالعه کنید اگر فیلمش رو ندیدید 100 در صد من بخت پریشانو حتی با وجود اینکه شخصیت پردازیش ضعیف تره ترجیح میدم خودمم نمی دونم چرا؛))

 

  • l0vebook ..
  • سه شنبه ۲۲ فروردين ۹۶

جایی که عاشق بودیم

 

جایی که عاشق بودیم 

اثر جنیفر نیون 

ازجمله کتاب های مشابه در این سبک: از مزایای مربوز بودن،بخت پریشان

#بازم تکرار میکنم این کتاب ها نوجوان پسند وعاشقانه هستند وموضوع این کتاب عینا مشابه کتاب بخت پریشان است 

واما موضوع کتاب ....

دختری 17ساله که به تازگی خواهر بزرگ ترش رو تو حادثه تصادف رانندگی از دست داده ودچار افسردگی شده وپسری که خانواده ای داره که اصلا بهش توجه نمی کنن وزیاد اوضاع خانوادش جالب نیس ،واینکه پسره هم اختلال دوقطبی داره (خدایی من این موضوع رو نمی دونستم البته تو بعضی قسمت های داستان شنگول میشد یا بعضی جاها یهو ناپدید میشد ولی درکل حواسم اصلا به دوقطبی بودنش نبود)

دختر افسرده یه روز به ذهنش میزنه خودشو از ساختمون مدرسشون پرت کنه پایین که ناجیش همین پسره یهو سبز میشه ودوستیشون شکل میگیره...

#نویسنده این کتاب دوست پسرش خودشو تو اتاق دار زده بود واین زمینه ای میشه یه داستان در مورد کسانی که مشکلات روانی دارن بنویس وبگه این عیب نیس  که آدم بره پیش یه روان شناس درست مثل اینکه بری پیش یه پزشک

#من نقد بخت پریشانم مینویسم بعد با این براتون مقایسه میکنم

  • l0vebook ..
  • سه شنبه ۲۲ فروردين ۹۶

هری پاتر وفرزندنفرین شده

 

هری پاتر وفرزند نفرین شده 

اثر :جی کی رولینگ

فکر نمی کنم کسی باشه که هری پاتر رو با اون نشونه رعد وبرق بر پیشانیش نشناسه 

وفکر میکنم همین طور  اکثریت فیلمای هری رو دیده باشید 

ولی در مورد خوندن رمانش شک دارم؛)

من خودمم دروغ چرا ،فیلماش رو دیدم اما وقتی تونستم این کتاب رو به صورت pdf و رایگان از فیدیبو تهیه کنم بالاخره یه کتاب از این سری کتابای هری پاتر رو خوندم وواقعا میتونم بگم تا صفحه آخر هیجان تموم کردنش رو داشتم وچون فیلماشو دیده بودم تو فهم این قسمتم مشکل نداشتم

 

به دو دلیل حتما این کتاب رو بخونید:

1:رایگان در دسترس عموم قرارگرفته

2:دلیل خیلی مهم دیگه(ادامه هری پاتر تا اونجا که من میدونم به صورت فیلم ساخته نشده واین کتاب به گونه ای ادامش)

موضوع کتاب:

هری پاتر که حالا در سنین میان سالی قرار داره ویه شغل اداری ساده (در واقع همون ورق بازی خودمون )تو همون مجمع جادو گران برعهده داره وهرمیونم یه پست خیلی بالا داره اونم یه دختر باهوش مثل خودش داره ،خلاصه در این قسمت هری دارای خانواده شده دوتا پسر ویه دختر داره ،که با یکی از پسراش اصلا نمیسازه واین پسرش برخلاف سنت خانوادگی پاترها تو گروه  گرینفیت ها میره به وسیله کلاه سخنگو وبا پسر همون مو بوره که دشمن باباش بود اسمش دوباره یادم نیس :)دوست میشه اینا به نحوی گول میخورن ودر زمان سفر میکنن وباعث یه فاجعه در شغل وشخصیت آدمای اطراف  خودشون  وآینده مردم میشن.....

پ.ن:خدایی خیالات دوران طفولیتم که آرزوم داشتن ماشین زمان بود تو بعضی صحنه ها دوباره زنده شد

این کتابو خیلی وقت پیش خوندم وزیاد نمی تونم به خاطر بیارم اسماشون رو دیگه ببخشید  دیگه:)

  • l0vebook ..
  • دوشنبه ۲۱ فروردين ۹۶

سه گانه دوقلوها

سه گانه دوقلوها( دفتر بزرگ،مدرک ،دروغ سوم)

 اثر:آگوتا کریستف

من یه سری توضیحات در مورد این نویسنده در قسمت مربوط به( کتاب دیروز )که یکی دیگه از آثارش بود دادم ،یه مقدار در مورد نوشته هاش وتلخی موضاعتشم صبحت کردم واینکه فوق العاده کتاباش عالی است  ونهایت شاهکارش رو میتونید در این سه گانه بهم مرتبط به چشم خودتون ببینید

داستان از دفتر بزرگ که کتاب اولش است شروع میشه 

 در مورد دو برادر دوقلو است که در زمان جنگ از شهر خودشون به همراه مادرشون به روستایی میرن که مادر بزرگ مادریشون (یه پیرزن دیوانس )در اونجا زندگی میکنه ،خلاصه مادرشون این دو تارو اونجا میزاره وخودش برمیگرده شهر ،این دو برادر طی موضاعاتی که تو اون روستا براشون رخ میده کم کم احساسات مختلف رو تو خودشون خفه میکنن ، طی تمریناتی که برا خودشون  شکل میدن از روزه گرفتن تا کتک زدن هم تا خفه کردن حیون بدبخت وحتی فحاشی بهم  استفاده میکنن و اینکه رفتار مادربزرگشونم با این دو تا مثل حیون تقریبا...

کتاب دوم وسوم هم ادامه بقیه ماجراس و کتاباش پر از سورپرایز های زیادی که باعث میشه اصلا نتونی داستان رو حدس بزنی ،تو این 3 جلد به نظرم جلد اول محشر بود نسبت به دوتای دیگه واینکه شما در جلد آخر که دروغ سوم است خیلی شوکه میشید .....

حتما بخونید  آثار آگوتا کریستف رو :))

  • l0vebook ..
  • دوشنبه ۲۱ فروردين ۹۶

دیروز

دیروز

اثر آگوتا کریستف 

اول میخواستم یه توضیح در مورد کتاب های آگوتا کریستف بدم،کتاب ها به شکلی هستن که محال با خوندن اولین برگ ازش ازکتاب هاش دست بردارید، بنابراین خطر برق گرفتگی دارید !! احتمال اینکه کل روز کتاباش دستتون باشه است:))پس خواهشا در اوقات فراغت بازش کنین نه وقتی امتحان دارید!

پیشنهاد دوستانه:قبل از خوندن  این کتاب (سه گانه دوقلوهارو حتما بخونید چون شاهکاره این نویسنده در این 3 گانه به بهترین شکل میدرخشه *)

وآخرین پیشنهادم این که اگه روحیه لطیف و حساسی دارید .  این کتابارو نخونید چون به شکلی کاملا هوشمندانه از طرف نویسنده تلخی  موضوعات آثارش رو انتهای زبونتون به بدترین شکل  احساس میکنید :)

 و اما ..

موضوع کتاب دیروز:در مورد پسری نوشته شده که مادرش فاحشه بوده و  تو کل دوران کودکیش معمولا مردای کشاورز  زیادی رو  برای احوال پرسی با مادرش  دراطراف خونشون میدیده  وقتی به سن نوجونی میرسه طی یک حادثه  که پیش میاد دست به مهاجرت به خارج ازکشور میزنه وهمین موضوعات بعدی  رو براش رقم میزنه

با اینکه  ازهوشی خوبی برخورداره ولی یه کارگر ساده تو یه کارخانه با حقوق بخور ونمیر با افسردگی شدید میشه و توهم زنی فرضی رو از دوران کودکیش  با خودش حمل میکنه  تا اینکه.....

وآخر داستانم خیلی  واقعی تموم میشه ،وخلاصه  مزه واقعی بودن وحس اینکه ممکن قصه بعضی ها به این شکل باشه رو میتونید احساس کنید 

 

  • l0vebook ..
  • دوشنبه ۲۱ فروردين ۹۶

اتحادیه ابلهان

اتحادیه ابلهان 

اثر:جان کندی تول

توضیحی در مورد سرنوشت این کتاب که خیلی جالب است:

جان کندی که نویسنده این اثر است در سن 30 سالگی  به خاطر اینکه هیچ کس حاظر به چاپ کتابش نمیشه به خارج شهر میره وخودشو با دود اگزوز ماشینش به کشتن میده،بعد از اون با تلاش های زیادی که مادرش انجام میده ،میتونه کتاب پسرش رو به چاپ برسونه واین کتاب جایزه پولتیزر دریافت میکنه ،به حق که اسم کتاب براندازه اون احمق هایی هست که کتابش رو چاپ نکردن و موجب شدن یه نویسنده عالی دست به خود کشی بزنه واین تنها اثر به جامانده ازش باشه

کتاب توصیف و فضاسازی عالی داره به نحوی که شما شخصیت اصلی داستان رو کنار چشماتون  هر ازگاهی میبینید:)

موضوع کتاب: به نظرم تو دسته طنز تلخ میشه گذاشتش:-"

کتاب در مورد پسر 30 ساله ای به اسم اینگشس است که مدرک فوق لیسانس تاریخ قرون وسطی داره وهمه مساعلی که اطرافش رخ میده به نحوی به الهه خشم وامثال این نمادهای تاریخی نسبت میده ؛اضاف وزن بالایی داره و با مادر پیرش در یکی از مناطق پایین شهر تو یه خونه نقلی زندگی میکنه ،وکار خاصی هم نداره که انجام بده بگونه ای همه رو ابلهه میبینه وکسر شآنس میاد حتی بخواد کار کنه واز حقوق بازنشستگی پدرمرحومش  خودشو مادرش زندگی شون رو میگذرونن ،چنتا دفتر مشق برای خودش خریده وهر ازگاهی یه سری مزخرفات توش مینویسه و تو تخیلاتش به اینکه گناهان جامعه مدرن رو  به عذاب الهه های قرون وسطی ربط بده وتفسیر کنه  وتو دفترش بنویسه وفکر کنه یه شاهکار داره خلق میکنه  بسنده کرده  تا اینکه مادر پیرش ماشین قدیمیشون رو به یه ساختمون میکوبه وبرای اینکه خسارت رو بپردازن اینگشس تنبل رو مجبور به کار میکنه،واما تو هرکاری که این پسر میره یه دسته گلی آب میده و بعدیه مدت از اون کار بیرون میندازنش به شکلی که در آخر کتاب  مادرش به همراه جمعی از دوستاش برضد خود پسرش درمیاد:))

در این داستان شخصیت های دوست داشتنی خیلی زیادی وجود داره

پیرزنی که  ازش بیگاری میکشن وبازنشسته اش نمی کنن به خاطر اینکه زن صاحب کار با دو کلاس سواد ابتدایی روان شناسی  فکر میکنه با این کارلطف در حق  پیرزن  میکنه که احساس بیهودگی نکنه (پیرزن تو تصور من شبیه مادربزرگ سیدنی تو عصر یخبندان بود:)))

پلیس بیچاره ای که باهاش رفتارهای ناشایستی رده بالاها  میکنن

سیاه پوستی که از ترس پوست تیره  وبیکاریش که  دوباره منجر به زندان رفتنش نشه  تو یه کافه با حقوق سگی کار میکنه:))

من خودم وقتی آخر کتاب رو  تموم کردم با شخصیت اینگشس همدردی کردم در صورتی که کل داستان یه حالت منزجر کننده نسبت بهش داشتم ،اولش با خودتون فکر میکنید که پارانویا شدید داره ولی بعد میفهمید که درواقع یک خودناپسند است که درقالب خودشیفته میخواد نقش بازی کنه :))))

در یک کلام ارزش خوندن 100 در 100 داره

  • l0vebook ..
  • دوشنبه ۲۱ فروردين ۹۶

مزایای منزوی بودن

مزایای منزوی بودن 

اثر:استیون چباسکی

227ص

این کتاب تو زمان خودش جز پرفروش ها ی نیویورک تایمز بوده ،و به نظرم یه رمان نوجوان پسند هست 

داستان در مورد پسری 15 ساله به اسم چارلی که شروع به نامه نگاری با یه فرد ناشناس و درد و دل کردن باهاش میکنه  وبه تازگی  دوست صمیمی شو از دست داده وخاله خودشم تو روز تولدش از دست داده که خاطراتش  با خالش مدام تو لحظه هایی از رمان  به فکرش میاد  ،سبک داستان به صورت نامه نگاری است، وچارلی با اینکه باهوش   ولی از نظر برقرار کردن رابطه اجتماعی بادیگران مشکل داره ،ودچار مشکلات  روانی است در طی این داستان به مراتب روابطش با دیگران بهتر میشه  واینکه بیشتر داستان به مشکلات دوران نوجوانی میپردازه و بعضی مواردم بیشتر به جوامع غربی میخوره (روابط جنسی، مواد ،خودکشی،هم جنس گرایی،تجاوز درسنین کودکی ..) آخر داستان بدک نبود چون شما مثلا باید  بفهمید سر منشا مشکلات روانیش از کجا بوده  وازدید من یه مقدار  سانسور  تو بخش آخر کتاب وجود داشت و اگه دقت نمی کردی  به شکلی  بود که موضوع دستت نیاد(من خودم وقتی فیلمشو دیدم آخر داستان دستم اومد :))))

 

 

  • l0vebook ..
  • دوشنبه ۲۱ فروردين ۹۶

عاشق مترسک

عاشق مترسک 

248 ص

از اسمشم مشخص یه کتاب عاشقانس،ولی زیاد پایانش مثل بقیه عاشقانه ها فانتزی نیس که عاشق  ،معشوق رو بغل بگیره وتاپایان عمرباهاش زندگی کنه!

داستان در مورد دختری به اسم آگنس که فوق العاده ساده وصادق  است وچون این تیپ آدما با توصیفی که توکتاب ازش شده تقریبا معصومیت وسادگی یه بچه رو به دور از ریا  دارن از دید بقیه  ساده لوح  برداشت میشن

 و تو یه مزرعه  خیلی  دور از شهر ومتروکه  همراه پدرظالمش زندگی میکنه ،که بیشتر اوقات یا کتکش میزنه یا عقب مونده  وخنگ صداش میکنه  تا جایی که   از تنهایی زیاد شروع به ساختن مترسکی در مزرعه میکنه  که  در یک روز بارانی مترسک از نگاه او  زنده میشه و... 

 در کل داستان عاشقانه  متوسطی بود، اوایلش خیلی بیشتر  جذب کننده بود  تا مابقی کتاب که خوندم ،پایانشم تا حدودی میشه گفت قابل پیش بینی نبود 

  • l0vebook ..
  • دوشنبه ۲۱ فروردين ۹۶

مزرعه حیوانات یا(قلعه حیوانات)

کتاب اثر جورج اورول

مزرعه حیوانات 

تعدادص:130

 یه شاهکار بود تقریبا،اینکه بتونی با حیوانات یه مزرعه یه واقعیت تلخ  که تو بیشتر جوامعی که دست به انقلاب میزنن بیان کنی ؛خیلی سخته

داستان از جایی شروع میشه ،که حیوانات مزرعه  آقای مانی  تصمیم میگیرن که برای خودشون کار کنن و مستقل بشن ،فکر این شورشم از خوک پیری که آخر عمرش بود واین نصیحت رو  بهشون میکنه تو سرشون شکل میگیره بخشی از این شعر که خوک پیر میگه:

 (حلقه های دماغ مان نابود میشوند

بارخرحمالی از پشت مان می افتد

افسار ها برای همیشه زنگ میزنند

وشلاق ها دیگر مصرفی ندارند..)

خلاصه بعد از مرگش ،به صورت اتفاقی شورشی از طرف حیوانات شکل میگره که باعث میشه رئیس مزرعه پا به فرار بزاره ،بعد از این اتفاق،  رهبری این جنبش رو دو خوک جوان  به نحوی صاحب میشن و اوا یل با اینکه اوضاع خوب میگذره برای  حیوانات ولی به مرور زمان همون خوک ها صد برابر بدتر از آدما بر بقیه حیوانات فرمانروایی میکنن

#من از این هفت قائده هم خوشم اومد که اول شورش حیوانات باید رعایت میکنن ولی بعدا خوکا زیر پاش گذاشتن

[1همه آن ها که رو دوپا راه میروند دشمن هستند

2همه آن ها که چهارپا یا دوبال دارند دوست هستند

3هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس ندارد

4هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد

5هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد

6هیچ حیوانی حق کشتن حیوانات دیگر را ندارد

7 همه حیوانات برابر هستند ]

وجالب اینجاس در آخر داستان فقط یه قاعده جای 7 قاعده رو میگیره

همه حیوانات برابر هستند ولی بعضی برابر ترند!

 

  • l0vebook ..
  • دوشنبه ۲۱ فروردين ۹۶
_کلاهدوز میترسم دیگه نبینمت
+آلیس عزیزم
در باغ خاطره

در جایگاه رویا

اونجا جاییه که من وتو همو میبینیم
_ولی رویا واقعیت نیست
+و کی به تو میگه واقعیت چیه؟